نقش دوست در زندگی جوان
قسمت دوم و پایانی
حق و حدود دوستی
بعد از انتخاب افراد شایسته برای دوستی، نسبت به آن ها وظایفی داریم که باید آن ها را مراعات کنیم. رعایت نکردن حق و حدود دوستی سبب می شود دوستان خوب خود را از دست بدهیم و از دوستی با آن ها محروم شویم. برخی از حد و حدود به شرح زیر است:
1. رعایت حقوق دوستان:
هر کس باید دوستان صمیمی خود را مانند خود بداند و آن چه را برای خود نمی پسندد، برای آن ها نیز نپسندد. نباید به بهانه ی صمیمیت از رابطه ی دوستی سوء استفاده کرد و حقوق مادی و معنوی دوستان خود را زیر پا گذاشت. امام علی (علیه السلام) در توصیه های خود به فرزندش امام حسن (علیه السلام) می فرمایند:
«به اتکای روابط صمیمانه و دوستان، حق برادرت را ضایع مکن، زیرا این کار روابط دوستی را از بین می برد و کسی را که حقش را تباه ساختی دیگر برادر تو نخواهد بود». (1)
یکی از حقوق مسلم افراد، احترام به شخصیت آن ها است. گرچه بین دوستان نزدیک باید صمیمیت حکم فرما باشد نه احترامات رسمی، اما در هر حال طرفین باید به شخصیت هم احترام بگذارند و هرگز از محدوده ی ادب و اخلاق خارج نشوند. زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی و داشتن رفتار سبک در بین دوستان موجب از بین رفتن صمیمیت و از هم پاشیدن پیوند دوستی است. امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند:
«هم چنان که دوست تو به شخصیت تو احترام می گذارد تو نیز باید شخصیت او را محترم بشماری». (2)
2. یاری و مساعدت:
هر کس باید در یاری رساندن به دوستان خود به خصوص در مواقع سختی و نیاز، کوتاهی نکند. دوستان واقعی کسانی هستند که در سختی ها و مشکلات یار و یاور یک دیگرند. شاعر می گوید:
دوست آن باشد که گیرد دست دوست به وقت پریشان حالی و درماندگی
3. پر توقع نبودن:
گرچه دوستان وظیفه دارند نسبت به هم فداکار باشند، اما باید انتظارات بی جا از هم نداشته باشند. افراد پر توقع غالباً به علت انتظارات بیش از حدّ، دوستان خود را از دست می دهند.
4. وفاداری:
یکی از حقوق دوستان نسبت به هم وفاداری و با وفا بودن در همه ی شئون زندگی نسبت به هم است. پس به طور کلی آشنایی با حق و حدود دوستی سرفصل یک رفتار اجتماعی مناسب است. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی حقوق دوستی می فرمایند:
«مسلمان بر برادر مسلمانش (دوستش) سی حق دارد که جز با ادای آن ها یا گذشت از سوی او این حقوق از گردنش برداشته نمی شود. این حقوق عبارت اند از:
1. لغزش او را ببخشد.
2. اشک او را بزداید.
3. عیبش را بپوشاند.
4. خطاهای او را نادیده بگیرد.
5. از غیبت کردن درباره ی او بپرهیزد.
6. پوزش او را بپذیرد.
7. همواره وی را اندرز دهد.
8. دوستی او را حفظ کند.
9. پیمانش را رعایت کند.
10. هنگامی که از دنیا رفت بر جنازه اش حاضر شود.
11. دعوتش را بپذیرد.
12. هدیه اش را قبول کند.
13. خوبی اش را جبران کند.
14. برای نعمتی که از او می رسد خدا را شکر کند.
15. او را نیک یاری رساند.
16. از همسرش مراقبت نماید.
17. نیازش را برآورد.
18. در راه رفع مشکلاتش بکوشد.
19. هرگاه عطسه کرد با جمله ی «یَرحَمُکَ الله» او را دعا کند.
20. اگر در جست و جوی گم شده ای بود او را یاری دهد.
21. سلامش را پاسخ گوید.
22. چون سخنی بگوید با جمله ی «طَیّب الله اَنفسکُم» او را تشویق کند.
23. دوستش بدارد و با او دشمنی نورزد.
24. دوستی با دوستان دوست.
25. دشمنی نورزیدن با دوستان دوست.
26. یاری رساندن به دوست (ستم گر باشد یا ستم دیده).*
27. تسلیم نکردن دوست.
28. واننهادن دوست.
29. آن چه برای خود نمی خواهی برای دوستت هم نخواه.
30. آن چه برای خود می خواهی برای دوستت نیز بخواه.
افراط و تفریط در دوستی
باید دانست که در همه ی کارها و از جمله در دوستی نباید زیاده روی کرد. زیاده روی در هر کاری ناپسند است و غالباً موجب پشیمانی است. دوستی های دوران جوانی چون غالباً متکی بر عواطف شدید است، ممکن است به سرعت حالت افراطی به خود گیرد و از محدوده ی عقل و دوراندیشی خارج شود. برای رعایت کردن تعادل در دوستی این نکات باید مورد توجه قرار گیرند:
1. خودداری از اعتماد بیش از حد:
قبلاً گفتیم که باید پس از آزمایش و بررسی، افراد مورد اعتماد را به دوستی انتخاب کنیم اما این اعتماد هیچ وقت نباید بیش از حد باشد، زیرا کسانی که امروزه با صفا و صمیمیت با هم رفتار می کنند ممکن است روزی از هم جدا شوند و چه بسا کار آن دو به کدورت و خصومت بکشد. توجه به این نکته سبب می شود که آن دو در اعتماد به هم زیاده روی نکنند؛ مثلاً همه ی اسرار خود را با هم دیگر در میان نگذارند، بلکه همواره با عاقبت اندیشی و از روی فکر و اندیشه با هم رفتار کنند. در حدیثی از امام علی (علیه السلام) آمده است که:
«به دوست خود محبت کامل نثار کن اما اعتماد مطلق مکن، و نیز او را با رفتار خود به طور کامل یاری کن اما همه ی اسرار خود را در اختیار او نگذار». (3)
2. پرهیز از تعصب بی جا:
نباید نسبت به دوستان خود تعصب بی جا و غیر منطقی داشت و همه چیز آن ها را زیبا دید. دوستان ما مانند خود ما دارای نقاط ضعف هستند. نباید دوستی سبب شود که ما عیب های آن ها را کمال و زشتی های آن ها را زیبا ببینیم. امام علی (علیه السلام) در حدیثی اشاره به این نوع علاقه های افراطی نموده و می فرمایند:
«حُب الشیء یُعمی و یُصِمُّ؛ دوست داشتن هر چیزی، انسان را کور و کر می کند».
لازمه ی واقع بینی و آزاد اندیشی این است که ما در دوستی ها خود را از درک صحیح واقیت ها محروم نسازیم. در روایات اسلامی آمده است که: دوستان با ایمان آینه ی یک دیگرند». یعنی دوستان صمیمی باید هم دیگر را در شناخت و اصلاح نقاط ضعف یاری کنند. و باید توجه داشت که نباید در انتقاد یا تذکر دادن زیاده روی کرد. هم چنین نباید در غیاب دوست خود از او به بدی یاد کرد یا به دیگران اجازه داد که از او بدگویی کنند.
3. پرهیز از علاقه ی افراطی:
دوستی های دوران نوجوانی – به خصوص در میان دختران – ممکن است به سرعت به علاقه های بسیار شدید تبدیل شود. این نوع علاقه های افراطی ضررهای زیادی به دنبال دارد، از آن جمله:
الف) موجب پریشان خاطر شده، فراغت دل از بین می برد که خود مشکلات مهمی به همراه می آورد.
ب) اگر پاسخ شایسته ای از طرف مقابل دریافت نکند، موجب سر خوردگی او شده، و گاهی این علاقه ی شدید تبدیل به کینه شدید می شود.
ج) چنین فردی چون محو در فرد دیگری شده است، کوچک ترین عکس العمل او در زندگیش تأثیر بسزایی می گذارد؛ یعنی عملاً زمام زندگی از دستش خارج شده و به دیگری سپرده می شود.
ضرر دوستان ناشایست
اثر دوستان اثری غیرقابل انکار است، حتی اثر آن در حیوانات و جمادات که پست تر از انسان و انعطاف آن ها کم تر از انسان است، مشهود است. آبی که از کنار گل ها و باغ ها و شکوفه ها عبور می کند، «خوش بو» و اگر از کنار لجن زار عبور کند، «بدبو» است.
دوست، چه خوب و چه بد، در دین و اعتقادات انسان اثر می گذارد. تأثیر دوست بر دوست ناگهانی و ملموس نیست تا به راحتی بتوان درست را از نادرست تشخیص داد، بلکه تأثیر آن تدریجی و پنهان می باشد. دوستی با افراد ناباب در بعضی مواقع اثر سوئی بر شخص می گذارد و باعث می شود از جانب آن ها ضررهایی متوجه شخص شود. این زیان ها و ضررها جنبه های مختلفی دارد. بنابراین اگر می خواهیم از دوستی با افراد، نتایج مثبت به دست آوریم، بهتر است که دوستان ناشایست را بشناسیم تا خدای ناکرده ضرری از طرف آنان متوجه ما نشود.
در خطبه ای از امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه عده ای از این افراد ناشایست برشمرده شده که ما نیز برخی از آن ها را بیان می کنیم. 1. افراد نادان 2. افراد تنگ نظر 3. شخص بدکاره 4. فرد دروغ گو.
کسانی که دارای چنین خصوصیات زشت و ناپسندی هستند، بر دوستان و معاشران خود نیز تأثیر منفی دارند و به آن ها زیان های جبران ناپذیری می رسانند. در این جا به شرح تک تک آن ها می پردازیم:
1. افراد نادان:
شخص نادان هر چند هم مهربان و صمیمی باشد از آن جا که عقل کافی ندارد، موارد سود و زیان را تشخیص نمی دهد. به همین جهت حتی وقتی که می خواهد به دوست خود سودی برساند، از روی نادانی کاری می کند که به ضرر دوستش تمام می شود.
2. افراد تنگ نظر:
شخص بخیل، چون به مال دنیا بیش از هر چیز دیگری دل بستگی دارد و حاضر نیست ذره ای از آن را از دست بدهد تا زمانی به دوستی خود با دیگران ادامه می دهد که به او نیازمند نباشند، اما همین که یکی از دوستانش به او نیازمند شد – حتی اگر در اوج نیازمندی باشد و تمام زندگی اش به اندکی گذشت و بخشش از سوی او بستگی پیدا کند – باز حاضر به گذشت و چشم پوشی از مال دنیا نمی شود و دوست خود را در اوج احتیاج رها می کند و به حال خود می گذارد.
سعدی این چنین افراد را این گونه توصیف می کند:
این دغل دوستان که می بـینـی *** مگَسـانـند گرد شـیرینـی
تا طعامی که هست می نوشند *** هم چو زنبور گرد شیرینی
تا به روزی که دِه خراب نشود *** کیسه چون کاسه رباب شود
بـا دیـگـر کـه بـخـت بـاز آید *** کـامـرانـی ز در، فـراز آیـد
دوغِ بائی بپز که از چپ و راست *** در وی افتند چون مگس در ماست
راست می گویم سگان بازارند *** کاستخوان از تو دوست تر دارند
3. افراد بدکاره:
بدکاره یا کسی که در زمین به فسق و فجور و فساد دست می زند، نیز از کسانی است که ضررهای جبران ناپذیری را به دوست خود می رساند. شخص بدکار، عزت و شرافت انسانی خود و سعادت و رستگاری آخرت خود را در برابر کم ارزش ترین چیزها از دست می دهد. بنابراین، مسلم است که چنین کسی برای دوستانش نیز ارزشی قائل نخواهد شد و آن ها را در برابر اندک چیزی خواهد فروخت.
4. دروغ گو:
فرد دروغ گو مانند سراب که از دور به شکل آب جلوه می کند و از نزدیک نیز چیزی جز خاک و ریگ و بیابان نیست، همیشه به فکر فریب دادن است. چنین شخصی با دروغ های خود، کارهای خوب را به صورت کارهای بد و کارهای بد را به صورت خوب نشان می دهد. در نتیجه کسی که با شخص دروغ گو دوستی کند و فریب حرف های او را می خورد، دو عیب بزرگ در زندگی اش به وجود می آید: نخست آن که از کارهای خوب روی گردان می شود، چون در اثر تماس با دوست ناباب کارهای خوب به صورت بد جلوه می کند، و دیگر آن که به انجام کارهای بد اقدام می کند، چون به خاطر حرف های دوست دروغ گوی خود، گمان می کند آن کارها خوب است.
پی نوشت ها:
1. نهج البلاغه، نامه ی 31.
2. تحف العقول.
3. غررالحکم.
* یاری رساندن به دوست ستم گر به این است که او را از ظلم کردن نهی کرد.
منبع: با معارف اسلامی آشنا شویم، شماره ی 41.
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.